به گزارش مشرق، مجموع ظرفیت تولید 8 شرکت تولید کننده تایرهای سواری و باری کشور در حدود 340 هزار تن است. در بین شرکتهای موجود، شرکت بارز در کارخانه کرمان، ظرفیت تولید 97 هزار تن دارد و بقیه شرکتها، ظرفیت تولید سالانه زیر 50 هزار تن دارند.
حداقل میزان تولید با مقیاس مناسب اقتصادی برای یک کارخانه در سطح دنیا بین 50-100 هزار تن است. بنابراین، در بین کارخانههای ایرانی، تنها کارخانه بارز کرمان، ظرفیت تولید مناسب اقتصادی دارد.
ظرفیت بالای تولید، مزایای متعددی را متوجه تولید کننده میسازد که از جمله آنها، منطقی بودن رقم تخصیصیافته به تحقیق و توسعه است. با توجه به اینکه تولید تایر با تکنولوژی روز دنیا، نیازمند صرف هزینههای متعدد و تحقیقات گسترده است، شرکتهای مختلف تایرسازی در دنیا، سالانه به صورت متوسط بین 1 تا 3 درصد از هزینه حاصل از فروش خود را، صرف تحقیق و توسعه میکنند.
شرکتهای مطرح تایرسازی دنیا، برای دستیابی به تولید محصول رقابتی، درآمد حاصل از فروش خود را افزایش میدهند، تا صرف 3 % درآمد حاصل از فروش در بخش تحقیق و توسعه، خروجی قابل توجهی داشته باشد. یکی از اصلیترین راههای افزایش درآمد، افزایش تولید و تأسیس کارخانههای جدید ذیل یک شرکت و یا ادغام چند شرکت با یکدیگر است. بدین ترتیب، در حال حاضر، بیش از 62 درصد بازار جهانی، در اختیار 10 شرکت بینالمللی تولید تایر است.
فروش سالانه شرکتهای بریجستون و میشلن به عنوان پرفروشترین شرکتهای تولیدکننده تایر دنیا، در حدود 26 و 24 میلیارد دلار میباشد و بنابراین، صرف هزینه 3 % برای تحقیق و توسعه در شرکت میشلن با در اختیار داشتن 68 کارخانه تولید تایر در سطح دنیا، رقمی در حدود 750 میلیون دلار را شامل میشود. به عنوان مقایسه با وضعیت تولید در ایران، جمع رقم فروش تایرهای شرکتهای ایرانی در حدود 1 میلیارد دلار میباشد.
با توجه به موارد عنوان شده از وضعیت شرکتهای تایرساز کشور، که هر شرکتی، یک کارخانه آن هم با وضعیت تولید پایینتر از مقیاس دارد، تولید محصول با تکنولوژی روز، در عمل ناممکن است. با توجه به توسعهی روزافزون تکنولوژی در تولید تایر و انحصاری که در بازار برای چند شرکت مشخص بینالمللی بوجود آمده است، امکان رقابت برای شرکتهای کوچک، بسیار سخت میشود.
کشور چین برای عبور از این مشکل، ضوابطی را برای رعایت استانداردها و تولید محصول تدوین نمود که در نتیجه آن، بسیاری از شرکتهای کوچک ورشکسته میشوند یا در ادغام با یکدیگر، تبدیل به یک شرکت بزرگ با تولید و تحقیق و توسعه مناسب میشوند.
در ایران نیز، اگر حمایتهای دولتی نظیر تعرفههای 20 و 32 درصدی بر تایرهای باری و سواری و انواع یارانههای موجود در مسیر تولید، حذف شوند و راهکاری برای ادغام شرکتها یا توسعهی آنها اندیشیده نشود، ورشکستگی حداقل 3 کارخانه تولید تایر کشور، قطعی به نظر می رسد. در صورت تداوم وضعیت فعلی تولید تایر در کشور، بقای کارخانهها، صرفاً وابسته به کمکهای دولتی است و امکان تولید محصول رقابتی فراهم نمیشود.
حداقل میزان تولید با مقیاس مناسب اقتصادی برای یک کارخانه در سطح دنیا بین 50-100 هزار تن است. بنابراین، در بین کارخانههای ایرانی، تنها کارخانه بارز کرمان، ظرفیت تولید مناسب اقتصادی دارد.
ظرفیت بالای تولید، مزایای متعددی را متوجه تولید کننده میسازد که از جمله آنها، منطقی بودن رقم تخصیصیافته به تحقیق و توسعه است. با توجه به اینکه تولید تایر با تکنولوژی روز دنیا، نیازمند صرف هزینههای متعدد و تحقیقات گسترده است، شرکتهای مختلف تایرسازی در دنیا، سالانه به صورت متوسط بین 1 تا 3 درصد از هزینه حاصل از فروش خود را، صرف تحقیق و توسعه میکنند.
شرکتهای مطرح تایرسازی دنیا، برای دستیابی به تولید محصول رقابتی، درآمد حاصل از فروش خود را افزایش میدهند، تا صرف 3 % درآمد حاصل از فروش در بخش تحقیق و توسعه، خروجی قابل توجهی داشته باشد. یکی از اصلیترین راههای افزایش درآمد، افزایش تولید و تأسیس کارخانههای جدید ذیل یک شرکت و یا ادغام چند شرکت با یکدیگر است. بدین ترتیب، در حال حاضر، بیش از 62 درصد بازار جهانی، در اختیار 10 شرکت بینالمللی تولید تایر است.
فروش سالانه شرکتهای بریجستون و میشلن به عنوان پرفروشترین شرکتهای تولیدکننده تایر دنیا، در حدود 26 و 24 میلیارد دلار میباشد و بنابراین، صرف هزینه 3 % برای تحقیق و توسعه در شرکت میشلن با در اختیار داشتن 68 کارخانه تولید تایر در سطح دنیا، رقمی در حدود 750 میلیون دلار را شامل میشود. به عنوان مقایسه با وضعیت تولید در ایران، جمع رقم فروش تایرهای شرکتهای ایرانی در حدود 1 میلیارد دلار میباشد.
با توجه به موارد عنوان شده از وضعیت شرکتهای تایرساز کشور، که هر شرکتی، یک کارخانه آن هم با وضعیت تولید پایینتر از مقیاس دارد، تولید محصول با تکنولوژی روز، در عمل ناممکن است. با توجه به توسعهی روزافزون تکنولوژی در تولید تایر و انحصاری که در بازار برای چند شرکت مشخص بینالمللی بوجود آمده است، امکان رقابت برای شرکتهای کوچک، بسیار سخت میشود.
کشور چین برای عبور از این مشکل، ضوابطی را برای رعایت استانداردها و تولید محصول تدوین نمود که در نتیجه آن، بسیاری از شرکتهای کوچک ورشکسته میشوند یا در ادغام با یکدیگر، تبدیل به یک شرکت بزرگ با تولید و تحقیق و توسعه مناسب میشوند.
در ایران نیز، اگر حمایتهای دولتی نظیر تعرفههای 20 و 32 درصدی بر تایرهای باری و سواری و انواع یارانههای موجود در مسیر تولید، حذف شوند و راهکاری برای ادغام شرکتها یا توسعهی آنها اندیشیده نشود، ورشکستگی حداقل 3 کارخانه تولید تایر کشور، قطعی به نظر می رسد. در صورت تداوم وضعیت فعلی تولید تایر در کشور، بقای کارخانهها، صرفاً وابسته به کمکهای دولتی است و امکان تولید محصول رقابتی فراهم نمیشود.